-
نوشتههای تازه
- آیا جنگ می تواند آزادی بیاورد؟ نام 6 کشوری که آزادی را با کمک نیروهای نظامی خارجی به دست آوردند
- متهمین خیمنی شهر هم اعدام شدند،متهمین کهریزک کی اعدام می شوند؟!
- آقای خزعلی! کمی صادق باشید،چطور می شود هم هوادار دموکراسی باشید و هم حامی ولایت فقیه؟!
- نواب امام زمان و اختلاس های میلیاردی: سرچشمه اختلاس از بیوت مراجع عظام بیرون زد
- عدالت در نظام اسلامی: ما ممنوع التحصیل می شویم، آنها بدون لیسانس بورسیه دکترا می گیرند!
بایگانی
دستهبندی
فرا
تعداد بازدید وبلاگ:
- 304٬778 بازدید
بیشترین بازدیدها در 24 ساعت گذشته:
جستجو
نظرسنجی
اگر ماجراي تهديد آن مردک بيهمهچيز درست باشد، چند نکته را بايد در نظر داشته باشيم:
1. ما با عدهاي اندک اما قوي طرف هستيم که هدفشان ايجاد درگيريهاي شديد و خونين، جنگ داخلي، اسقاط نظام و حتي تجزيه ايران است. همراهي با اين گروه و خواستهايشان در هيچ مقطع و تا هيچچا به نفع هيچ کس نيست.
2. ماجراي امروز صبح اگر آغاز اين تلاشهاي التهابساز و نابودکننده باشد، بايد منتظر ضربههاي نامنظم، متوالي و غيرقابل پيشبيني ديگري نيز باشيم. آنها دنبال آشوب عمومي هستند و طبيعي است که به هر گروهي ضربهاي بزنند، به معترضان، به اقوام مختلف، به مرزنشينان، به اهل سنت، به اقليتهاي ديني، به ثروتمندان، به فقيران، به هر گروهي ضربهاي عجيب و گيجکننده.
3. مراسم اين چند روز آيندهي بهشت زهرا از جاهايي است که شايد هدف بگيرند. اگر چوناين شود داغديدگان امروز و داغديدگان آن روز، رو در روي هم خواهند ايستاد، بي اين که بدانند چه کسي چوناين ميخواهد.
4. بايد از ترس بي جا، خوشبيني بيجا، احساسات بي جا و مخرب پرهيز کنيم و اين يعني براي ما که تمام عمر با «من ديگه حاليم نيس» و «من ديگه اين يکيو کوتا نميام» زندگي کردهايم و به هر ابلهي اجازه ميدهيم با يک جمله «اي بيغيرت. غيرتت هماين بود؟» آتشمان بزند و به جان هر که ميخواهد بيندازد، الان موقعيت بسيار سختي پيش آمده است.
جنبش سبز ایران دارای خطای استراتژیک است!
هفته پیش نپال بودم و دیدم که این مردم ابتدایی و عموما بی سواد نپال از ما خیل ایرانیان فرهیخته و دانشگاه دیده بسی جلوتر بودند!آنها دقیقا می دانستند که چکار دارند می کنند! گویا قرار بوده هیئت حاکمه قدرت را پس از دو سال تحویل دهد ولی اینکار را نکرده و الان هشت سال است که بر مسند مانده است. مردم نپال هر هفته یکی دو روز را در اعتصاب و تظاهرات بسر می برد. یکی دو روز قبل از روز اعتصاب , توسط احزاب و گروه های مخالف توسط اعلامیه و یا حتی بصورت شفاهی تاریخ اعتصاب و یا بقول خودشان “استرایک” به مردم کوچه بازار اعلام می شود.در روز اعتصاب هیچ تاکسی و وسیله نقلیهای حتی موتور سیکلت حق تردد در خیابان های اصلی و فرعی شهر را ندارد و الا با بازخواست گروه های مردم که در سر چهار راه ها و معابر جمع شده اند مواجه می شود. تمام مغازه ها بسته می شوند و آنهایی که مشکل مادی دارند به احترام اعتصاب, کرکره مغازه خود را تا نیمه پایین می کشند. کارمندان دولت همه بر سر کار های خود می روند ولی بخش خصوصی فعالانه از فعالیت خود داری می کند. یک روز موتور سیکلتی را کرایه کردم تا با آن به گشت در کوههای اطراف بروم. اولا که صاحب موتور سیکلت از کرایه موتور به من امتناع کرد ولی عاقبت چون توریست بودم با عنوان این که مسئولیت آن بر عهده خود توست آن را به من کرایه داد. نیروی ضد شورش جابجای شهر پخارا حضور داشت ولی هر جا که پلیس بود مردم نبودند و هرجا مردم بودند پلیس نبود! ولی در عوض همه جا پر از اعتصاب بود! باری در مسیر کوتاهی که از خیابان های شهر می گذشتم در سه نقطه توسط جوانان و مردم خشمگین متوقف شدم ولی آنها بعد از اینکه من برایشان لبخند می زدم و با نشان دادن علامت پیروزی به آنها می گفتم که توریست هستم با احترام و شادی به من اجازه می دادند تا عبور کنم. این برنامه دو الی سه سال است مه همچنان بدون خستگی ادامه دارد. آنها مانند آقای خاتمی نبودند تا بجای مردم از هیئت حاکمه بخاطر جنایت های انجام شده عذر خواهی کند! نمی دانم ایشان کی این ملت را بحال خود خواهند گذاشت! بنظر می رسد آقای خاتمی با اینبار با ماسک شورای هماهنگی پنهانی بیانیه می دهند
ما کشوری دیکتاتور خیز داریم. هر گروهی که بر سر کار بیاید ولو سبز هم باشد با شنیدن بوی نفت فیلش یاد هندوستان می کند و دیکتاتوری را آغاز خواهدکرد. در چنین کشوری اگر قرار باشد برای مبارزه با دیکتاتور به خیابان بیاییم باید هر روز خدا را در حال تظاهرات و درگیری های خیابانی باشیم!
شما فرض کنید آن پانصد هزار نفری که در روز 25 بهمن بیرون آمده بود دست به اعتصاب زده بود, یعنی جنبش سبز تنها در شهر تهران پانصد هزرا نفر نیروی میدانی دارد و نیروهای نیمه فعال را خدا عالم است!. حال اگر این نیرو دست به اعتصاب زده بود با توجه به اینکه با اعتصاب یک نفر کار دو نفر دیگر هم می خوابدببینید چه نیروی عظیمی و با چه قدرت شگرفی وارد عرصه سیاسی ایران می شد. جنبش سبز دارای خطای استرتژیک است. هفته پیش نپال بودم چنان این مردم نپال با انجام اعتصابات برنامه ریزی شده و با چاشنی تظاهرات خیابانی قشنگ دولت نپال را بستوه می آوردند که من حظ کردم. ولی در ایران فقط تظاهرات پر هزینه را چسبدهاند و ول هم نمی کنند! جین شارپ می گوید بابا !آنچه در ایران انجام می گیرد جنگ نرم نیست! مردم ایران باید بسوی روش های نیرومند و کم هزینه مبارزات مدنی بروند و تظاهرات خیابانی نمی تواند تنها راهکار جنبش سبز باشد.
آقایان توقع دارند که یک نفر بیاید و حقوق اعتصاب کنندگان را بدهد تا آنها مردم را دعوت به اعتصاب کنند!دریغ از یک روز اعتصاب عمومی که در طول این مدت مدید اعلام شده باشد. در عوض تهییج احساسی مردم وصدور بانیه های پر از آه ناله و شیون و نفرین در دستور کار بوده است. حالا هم که یک شورای بی نام و نشان تازه دارد دنبال دوران طلایی امام راحل می گردد!
SANDISI BORO SANDISETO BEZAN. MARDOME IRAN AZADI KHAH HASTAND NA TAJZIYE TALAB.AMMA TO VA AMSALE TO TAJZIYE TALAB KE HICH BALKE KHAEN BE IRAN VA IRANI HASTID.OON MAMA RO DIGE LOLO BORD.IN TARFANDHAYE SHOMA DIGE NAKH NAMA SHODEH. PAS LOTFAN FUCK OFF. LONG LIVE IRAN.MARG BAR KHAMENEI VA JOMHORIYE NA ESLAMI